چرا فراخوان یک اسفند مردود است!

T203083-330403

فراخوان یک اسفند به مناسبت هفتم شهدای 25 بهمن از سوی شورای هماهنگی راه سبز امید اعلام شد. به سرعت بیاینه صادر و زمان و تا حدودی مکانهای تجمع منتشر شد. همزمان نیز برخی احزاب اپوزیسیون خارج از کشور فراخوانی برای راهپیمایی در این روز صادر کردند.

این در حالی صورت گرفت که مهندس موسوی و آقای کروبی در حصر خانگی بسر می برند. دلایل این فراخوان زنده نگه داشتن یاد شهدا و نیز جلوگیری از سرد شدن بدنه جنبش بود. در مورد این فراخوان نکاتی را حائز اهمیت یافتم که در این مطلب کوتاه ذکر میکنم.

بنظرم بایستی پیش از برگزیدن راهکار خیابانی، ابتدا شرایط مقطعی و نیز هدف را بخوبی تحلیل و روشن کرد.

در 25 بهمن که فراخوان توسط دو رهبر جنبش داده شد شرایطی برای کنترل خشونت اوضاع حاکم بود. عمده این شرایط را سفر چند روزه عبدالله گل در ایران تشکیل میداد. همه ما بخوبی به یاد داریم که 22 خرداد سال جاری علیرغم آمادگی برای حضور در خیابان سران جنبش طبق اخبار دریافتی و سنجیدن اوضاع این راهپیمایی را جهت جلوگیری از بروز فضای رادیکال لغو کردند. این تصمیم با انتقاد بخشهایی از جنبش روبرو شدند اما اصل و الویت حفظ جان و آرامش بود. اصل مسالمت آمیز بودن طی طریق مان، در هیچ شرایطی نباید تحت الشعاع قرار گیرد، حتی اگر نارضایتی و اعتراض مقطعی بخشی از جنبش را بهمراه داشته باشد. این مهم را موسوی و کروبی بعنوان دو منتقد اصلی و درونی نظام، بخوبی درک میکنند و بر آن اصرار دارند.

حال، بعد از حضور چشمگیر مردم در 25 بهمن و دیدار مجدد با یکدیگر و تجدید روحیه و قدرت نمایی خاص مبارزه مدنی در برابر جریان حاکم، طرح تجمعی دیگر با فاصله زمانی اندک تا چه حد عقلانی و منطقی است؟

واقعا این رفتارهای شتابزده و هیجانی و بعضا الگو گرفته از امروز برخی کشورهای عربی تا چه حد میتواند ما را از امن ترین راه به سر منزل مقصود برساند؟

آیا ما بدنبال انقلاب هستیم که نیاز به حفظ هیجان عمومی و فضای احساسی داریم؟ کسانیکه با این استدلال که نباید بدنه جنبش سرد شود! از این طرح حمایت کردند آیا معتقدند که “ما” بایستی جنبش را به حرکت درآوریم و یا اینکه خواست و هدف به حق جنبش، انگیزه پویایی آن است؟

آیا قدری تامل در این گونه فراخوان ها و تصمیم گیری های جمعی ضروری نیست که مباد برگ برنده حضور ارزشمند در 25 بهمن را به تاراج دهیم؟ آنهم در این شرایطی که سران جنبش در حصر بسر میبرند. بدیهی است وقتی یک اسفند با حضور اندک پاسخ داده میشود، حاکمیت ادامه حصر را بخوبی محک میزند و این میتواند منجر به ادامه دار بودن آن شود.

من واقعا نمیدانم در نبود سران جنبش چه بر سر جنبش خواهد آمد اما پیش از این بر این باور بودم که بدون سران جنبش مردم بخوبی راه خود را می یابند. هنوز هم بر این باورم اما درصورتی که این اصرار بر تزریق هیجانات بر بدنه اصلی جنبش که همان مردم داخل از کشور هستند رفع شود.

نکته دیگر اینکه وقتی رسانه های مقابل بر موضوع ورود سلاح و تجمعات جزیره ای با انبوه خشونت تاکید میکنند آیا نبایستی خشونت به کمین نشسته را دریابیم؟

از طرفی واقعیت اینست که شرایط بغرنج تر از پیش معیشت درون کشور و نیز تحولات منطقه باعث شکل گیری فضای ملتهبی در 25 بهمن شد. و اشکال و اختلاف نظر اینجاست که برخی معتقدند از این شرایط بایستی به عنوان کاتالیزور جنبش استفاده کرد، غافل از اینکه این سرعت بخشی جنبش را بسوی نابودی سوق خواهد داد و در این صورت سهم ما در میان جز انقلاب و یا خاموشی نخواهد بود! که در هر صورت تندرویان مخالف و نیز همراه با حکومت پیروز میدان خواهند بود.

درست است که جنبش سبز قائل به تکثر آراست اما لازم است یادآوری کنیم که بدنه همان مردمی هستند که به فراخوان موسوی و کروبی با وجود یکسال و اندی سرکوب بی حد و حصر، با دلی پر امید پاسخ دادند اما اکثریت از کنار فراخوان مجدد یک اسفند بی پاسخ گذشتند!

آنچه واضح است اینکه اصرار برای گرداندن چرخ های جنبش آنهم با روشهای تند و رادیکال و تحمیل خواست انقلابیون خود مسبب بروز مرزبندی مشخص در درون جنبش میشود و آنها را به سرنوشت گروهک رجوی ( که از ابتدا در جنبش جایی نداشت) دچار میکند. این اصرار و تحمیل ها هم موجبات نابودی جنبش و هم خودکشی سیاسی این احزاب را فراهم می آورد.

صادقانه باید بگویم در این میان امثال من، دغدغه ای جز حفظ جنبش نداریم و رویای دموکراسی با حضور آرا متضاد را نه تنها حاصل تلاش حکومت بلکه سلاخی شده روحیه مستبد برخی گروه ها و احزاب ضد نظام می پنداریم و از آن میگذریم!

در آخر مجددا تاکید میکنم شورای هماهنگی راه سبز امید شتابزده و همراستا با افراطیون وارد فاز خیابانی شد که این خود مستلزم بررسی ایرادات ، روشن کردن هدف و وسیله و نیز پرکردن خلا احتمالی در این شورا دارد. فراموش نکنیم که امروز نزدیکترین هدف شکستن حصر سران جنبش و دورترین هدف اصلاح وضعیت موجود در همه ابعاد است که امیدواریم بزودی و با ابتکار عمل برای اعلام وجود در عین تلطیف فضا، محقق شود....

0 نظرات: