پای کمپین می لنگد!

اینجا قراره از خودم بنویسم اما گاهی همان حرفی که تو سرت هست رو جایی میخوانی تازه بهترش، اینجاست که ترجیح میدی کپی کنی Smile

دوست خوبم، علی عبدی در مورد کمپین دوستی با مردم اسرائیل در یک مطلب مفصل نکته ای را به عنوان پی نوشت متذکر شده که اینجا میذارم: 

“اسرائیل یک دولتِ تروریستی است. وقتی شما به یک اسرائیلی می گویید که «من عاشق شما هستم»، و از طرفِ «ایرانیان» (؟) اضافه می کنید که «رژیم اسلامی نمی خواهم» و «از تروریسم حمایت نمی کنم» و «بمب اتم نمی خواهم»، یعنی آپارتاید اسرائیل در سرزمین های اشغالی را پذیرفته اید، به طور ضمنی تأیید کرده اید که رژیم اسلامی به دنبال بمب اتم است، و گروه های مبارز فلسطینی را تروریست دانسته اید. به نظرم این تفسیر، اما و اگر ندارد.”

اینهم از پای لنگ کمپین صلح و دوستی با تروریست…

کارخانه “فعال سیاسی سازی” جمهوری اسلامی

این مطلب هیچ ارزشی ندارد. نه خاطره است، نه اشتراک تجربه و نه هیچ محتوای خاص دیگری. تنها مطلبی برای روشن تر کردن این است که معتقدم جمهوری اسلامی، “کارخانه فعال سیاسی سازی” راه انداخته است و بس!

کمپین دوستی با مردم اسرائیل راه انداخته شد. روی درست یا غلط بودن این کار بحثی ندارم که خیلی مفصل است. بنده تنها به نوشته ای از آقای سعید قاسمی نژاد بالای یک عکس از خانم زیبای ایرانی اعتراض کردم. بنظرم بازهم نگاه جنسیتی بود. از آنجایی که اعتقاد به درستی مطلق هرچه میگوییم نشانه مغز یخ زده است و بس، انتظار داشتم مخالفت ایشان را ببینم، بحثی باز شود و نهایتا تنیجه ای داشته باشد یا خیر! اما بلافاصله آقای قاسمی نژاد بنده را بلاک کرده و خود به شخصی که حق حضور نداشت پاسخ داده بود!

واکنش ایشان دقیقا به این ترتیب بود که البته برای ما ایرانیان خیلی آشناست:

قدم اول – سلب امکان حضور منتقد

قدم دوم- تهمت و توهین به منتقد غایب

قدم های بعدی- خود گویی و خود خندی، عجب مرد هنرمندی Smile

پ.ن 1: از طریق یکی از دوستان بلاک نشده که البته ایشان هم بعدا بلاک شد پیغامی فرستادم. تنها برای روشن شدن آستانه تحمل یکی از مدعیان سفت و سخت دموکراسی اما نابلد!

پ.ن 2: آقای قاسمی نژاد پس از بلاک کردن چندین نفر، سرانجام پست مربوطه را حذف کردند. آشناست؛ راهکــار حــــــذف!

پ.ن 3: وقتی نگاه های جنسیتی از لابلای افاضات فعال سیاسی تراوش میکند، تنها نتیجه بنظر من این است که جمهوری اسلامی، بسادگی "کارخانه فعال سیاسی سازی" راه انداخته و ناپخته ها، پیشرو مبارزه سیاسی شده اند، بی فهم و بی شعور سیاسی اما با ادعاهای سنگین دموکرات بودن...

برای دیدن کل ماجرا کلیک کنید:

اینجا و اینجاااا    Smile

محترم ایم یا نامحترم؟

پس این جدایی ملت از دولت از دید امریکایی جماعت کجا رفت؟ اینهمه تاکید و اصرار آقای اوباما و خانم کلینتون و امثالهم بر محترم دانستن ایرانیان و جدا دانستن آنها از دولت کجا رفت؟! بالاخره ما محترم ایم یا نامحترم؟ دوست هستیم یا دشمن؟ من که نفهمیدم

روزنامه آمریکایی کولومبوس دیسپچ (Columbus Dispatch) در کاریکاتوری، نقشه خاورمیانه را ترسیم کرده است که در آن روی ایران یک درپوش فاضلاب گذاشته اند و کل ایران را در قالب یک مجرای فاضلاب به تصویر کشیده و ما همچنان ادعاهای بشر دوستانه را جدی میدانیم…

429689_272702606140060_100002009686032_657664_1045992972_n

از هشت مارس تا هشت مارس

هشت مارس امسال با امتحانات پایان ترم ام مصادف شد و به همین دلیل و همچنین وضعیت آشفته روحی آنچنان که باید از مطلبی که نوشتم راضی نیستم. این مطلب با عنوان “از هشت مارس تا هشت مارس” در واقع مروری بر برگزاری مراسم هشت مارس در ایران، از نود سال پیش تا کنون است که بطور اجمالی برگزاری این روز را در قالب تاثیرپذیری یکی از کنش های فیزیکی جنبش زنان از فضای سیاسی کشور در این چند دهه را دنبال میکند؛ سالهای پیش از انقلاب اسلامی ، سال 57 و سه دهه پس از انقلاب
arton9978-7ad9c
این مطلب را در سایت کانون زنان ایرانی بخوانید …

من…

شاید همان گم کرده راهی باشم که امید گذر از جاده مه آلود میدواند مرا !

شاید سرگشته زنی باشم که می خواهم باشم وجودی آشکار !

آیا روزی فرا خواهد رسید که من و تو را برابر نگرند ؟

به امید آن روز می فهمم , می نگارم و می گویم آنچه هستم را ...

 

بهمن 1387 - مانیل

کدام عهد!

خاتمی رای داد و طوفانی پر از نقد، توهین، برائت، جانبداری، تعصب و … همه را در هم پیچیده. این طوفان، از جایی شروع میشود که هرکسی هر آنچه دوست دارد بشنود را می شنود!

کمی به عقب برگردیم، خاتمی شروطی را برای حضور اصلاح طلبان در انتخابات اعلام کرد. شروط حاصل نشد و “عدم حضور اصلاح طلبان در انتخابات” تصمیم نهایی خاتمی شد. خیلی ساده است: خاتمی از عدم حضور احزاب اصلاح طلب در انتخابات خبر داد نه رای دادن و یا رای ندادن. 

من همان موقع جز این را برداشت نکردم و جز این هم انتظار نداشتم چون بنظرم این محال است که مثلا شخص خاتمی به عنوان رییس جمهور سابق نظام در انتخابات همین نظام رای ندهد! درست است درون نظام تغییر کرده، اما در هر صورت پوسته اش تغییر نکرده و اینجاست که واقعا محال بود که خاتمی رای ندهد. حالا مابقی اصلاح طلبان هر کدام بنابر وزن سیاسی شان، شاید…

در این انتخابات چون حق رای نداشتم، (خارج از کشور) در مورد متن و حاشیه اش هم نه حرفی و نه نظری ندارم و اگر این را نوشتم، فقط برای اینکه حس میکنم یک فرمول خیلی ساده، زیادی پیچیده شده و هر دوستی در این مورد پرسید به جای تکرار، لینک بدهم Smile نه برای دفاع از خاتمی چراکه او هم از جنس آدم است و به رنگ خاکستری!

در کل هر کسی حق انتخاب دارد که رای بدهد یا ندهد. حتی خاتمی که وجه عمومی تصمیم اش بر “عدم حضور اصلاح طلبان” و وجه خصوصی آنرا بر “رای دادن” تعریف کرد.حالا توهین ها یا جانبداری های بی دلیل که به کنار، اما آنهایی که انتقاد دارند به عهد شکنی خاتمی، اگر وجه خصوصی تصمیم خاتمی را بدلیل موقعیت اش و نیز شرایط، خیلی خصوصی نمی دانند، بهتر است دلیلی جز عهد شکنی داشته باشند چون در این مورد عهدی از سوی خاتمی بسته نشده بود.

پ.ن:

امروز سیزده اسفند 90، دفتر سید محمد خاتمی اعلام کرد که بزودی توضیح وی منتشر خواهد شد.