بار دیگر محکوم به فیلتر شدم.
باز هم «دسترسی کاربر گرامی به کابوس کبوتر امکان پذیر نمی باشد.»
در خانه ام چرخی زدم. مرور کردم تا ببینم چه شد که بازهم درب این خانه پلمپ شد و من درونش حبس شدم. برایم عجیب است که این چه اصراری است برای این حکم اجباری.
در هر حال پاسخی جز این به ذهنم نمیرسد که فضای انتقاد بشدت تنگ و تاریکتر از قبل شده است. با خود می اندیشم در این فضا چه باید کرد؟ باید سکوت کرد و به دیده اطاعت یا اینکه ادامه داد و نوشت و نوشت و نوشت…
باور کنید گهگاه به علت مشغله از خانه ام غافل میشوم. تا این قفل بیرحمانه و بی منطق را بر درب اش می بینم بار دیگر خانه تکانی میکنم و دستی به سر و رویش میکشم و از این بابت با وجود همه شکوه و گلایه ها، در دلم از صادر کنندگان این حکم بی دادگاه تشکر میکنم.
بزودی برمی گردم تا بگویم
پ.ن اول: طراح «دهان های فیلتر شده» در بالا، آقای هادی حیدری است
پ.ن دوم: سه ماه قبل هم فیلتر شدم
1 نظرات:
در آستانه همین چهارشنبه سوری دعا میکنم انشاءالله هرکی فیلترتون کرده خودش فیلتر بشه:)
ارسال یک نظر