او بود آیت الهــی !


آیت الله العظمی منتظری درگذشت. وقتی این خبر را روی صفحه دیدم غم دنیا بر دلم نشست. داغی اشکی که فرصت برای فروریختن میخواست و من در شرایطی نبودم که راهش را باز بگذارم ، در سینه ام نشست.


این سینه سوز درد نهان را

بعد از تو من چگونه فراموش میکنم ؟


پدر روحانی عاشق وطن، مرجع واقعی شیعیان و راهنمای حقوق بشر و انساندوستی در ایران، از حبس آزاد شد.همان نکونامی که قدرت را فدای جان انسانها نمود و هرگز در برابر بیداد و کژی ها سکوت نکرد .


آیت الله العظمی منتظری ، بی شک همان بزرگترین و والاترین مرجع دینی بود که برخی این ردا را بر قامت او برنمی تافتند و در تنهایی نشاندنش، تحقیر و سانسورش کردند و نامش را در لیست ممنوعات جای دادند. اما او سالها ایستاد و جز حق کلامی نگفت.


مدعی اند که مرد خدایند اما او بود آیت الهی، او بود نشانه مهربانی و زلالیت ذات پاک خداوندی


پایان عمرش، چه زیبا بود! خاموشی کلام سبزش نه همچون خاموشی بلکه روشنایی مسیر باهم بودن بود. شانه به شانه طی کردن راه آزادی و با هم برآوردن فریاد دل بود.با رفتنش، درد مشترک مان را فریاد زدیم، همانی که در این راه پیروزی سخت نیازمندش بودیم.


دریایی از ایرانیان سوگوار، درحالیکه پیکر پاکش را بر دوش می بردند، درس عبرتی به تاریخ دادند که هان! ای تشنگان قدرت، به خود آیید که ما هم اکنون امواج خروشان احساس و اشکیم برای آن کس که با ما بود. برای آن کس که پشت ما بود و برای آن کس که کلامش پیوندگاه تفاوت های ما بود.



« چنان با نیک و بد سر کن، که بعد از مردنت عُرفی ، مسلمانت به زمزم شوید و هندو بسوزاند»


0 نظرات: