کدام عهد!

خاتمی رای داد و طوفانی پر از نقد، توهین، برائت، جانبداری، تعصب و … همه را در هم پیچیده. این طوفان، از جایی شروع میشود که هرکسی هر آنچه دوست دارد بشنود را می شنود!

کمی به عقب برگردیم، خاتمی شروطی را برای حضور اصلاح طلبان در انتخابات اعلام کرد. شروط حاصل نشد و “عدم حضور اصلاح طلبان در انتخابات” تصمیم نهایی خاتمی شد. خیلی ساده است: خاتمی از عدم حضور احزاب اصلاح طلب در انتخابات خبر داد نه رای دادن و یا رای ندادن. 

من همان موقع جز این را برداشت نکردم و جز این هم انتظار نداشتم چون بنظرم این محال است که مثلا شخص خاتمی به عنوان رییس جمهور سابق نظام در انتخابات همین نظام رای ندهد! درست است درون نظام تغییر کرده، اما در هر صورت پوسته اش تغییر نکرده و اینجاست که واقعا محال بود که خاتمی رای ندهد. حالا مابقی اصلاح طلبان هر کدام بنابر وزن سیاسی شان، شاید…

در این انتخابات چون حق رای نداشتم، (خارج از کشور) در مورد متن و حاشیه اش هم نه حرفی و نه نظری ندارم و اگر این را نوشتم، فقط برای اینکه حس میکنم یک فرمول خیلی ساده، زیادی پیچیده شده و هر دوستی در این مورد پرسید به جای تکرار، لینک بدهم Smile نه برای دفاع از خاتمی چراکه او هم از جنس آدم است و به رنگ خاکستری!

در کل هر کسی حق انتخاب دارد که رای بدهد یا ندهد. حتی خاتمی که وجه عمومی تصمیم اش بر “عدم حضور اصلاح طلبان” و وجه خصوصی آنرا بر “رای دادن” تعریف کرد.حالا توهین ها یا جانبداری های بی دلیل که به کنار، اما آنهایی که انتقاد دارند به عهد شکنی خاتمی، اگر وجه خصوصی تصمیم خاتمی را بدلیل موقعیت اش و نیز شرایط، خیلی خصوصی نمی دانند، بهتر است دلیلی جز عهد شکنی داشته باشند چون در این مورد عهدی از سوی خاتمی بسته نشده بود.

پ.ن:

امروز سیزده اسفند 90، دفتر سید محمد خاتمی اعلام کرد که بزودی توضیح وی منتشر خواهد شد.

0 نظرات: