
در این پست به بیانیه شماره 16 مهندس موسوی از جهاتی که مورد توجه ام قرار گرفت ؛ میپردازم:
در ابتدا موسوی مصداق مدعیان دین مداری را از میان آیه های قرآن، بسیار بجا و ظریف به تصویر میکشد و می نویسد:
« ان هولاء لشرذمه قلیلون، (گفتند که) اینها گروهی ناچیزند (به قول امروزیها خس و خاشاکی بیش نیستند)، و انهم لنا لغائظون، و آنها ما را به خشم میآورند، و انا لجمیع حاذرون، و ما همگی در آمادهباش به سر میبریم، فاخرجناهم من جنات و عیون، پس خداوند آنان را از باغها و چشمهسارها بیرون کرد، و کنوز و مقام کریم، و از گنجها و از جایگاه دلپسند.»
و در ادامه توضیح میدهد که انکار وجود مردم و خواسته هایشان راهی نیست که به غایت برسد. اینکه اصرار شود از حرکت این ملت فقط اعتراض دانشگاه باقی مانده که آنهم با سرکوب و تهدید و اخراج دانشجویان تمام میشود اشتباهی بس بزرگ است که باید از خود بپرسند اگر چنین است پس چرا به نتیجه ای که می خواهند نمیرسند!
به اعتقاد وی آنچه که مردم را عصبانی می کند همین انکار بزرگی شان است و اینکه به یک ملت بزرگ بزرگی فروخته میشود.
موسوی بار دیگر گوشزد میکند که برادران ما! اگر از هزینههای سنگین و عملیات عظیم خود نتیجه نمیگیرید شاید صحنه درگیری را اشتباه گرفتهاید؛ در خیابان با سایهها میجنگید حال آن که در میدان وجدانهای مردم خاکریزهایتان پی در پی در حال سقوط است.
در بخشی دیگر از این بیانیه بر ناپایداری دولتی که برخلاف میل مردم اعلام موجودیت میکند اشاره شده است و موسوی در این باره چنین میگوید:
« این تصور که کسی میتواند به رغم گرایشهای مردم بر آنان حکومت کند بیشتر از یک توهم نیست. حتی زمانی که یک دولت موفق میشود با تکیه بر نیروی سرکوب موجودیتش را حفظ کند فیالواقع از انطباق خود با آمادگی جامعه برای تمکین در برابر زور ارتزاق کرده است، گرچه این تمکین هم تا ابد نمیپاید.»
نکته ای که در جامعه ای که در فقدان دموکراسی مسیر می پیماید، باید مورد توجه ویژه قرار بگیرد، آزاد اندیشی و هم اندیشی است. چیزی که بی تعارف به سختی توانسته یا حتی هنوز نتوانسته در میان گروهها و دسته ها جای بگیرد و بوضوح در جنبش سبز مردمی دیده شد که نشان از رشد و بلوغ این ملت دارد و موسوی در این باره مینویسد:
نکته ای که در جامعه ای که در فقدان دموکراسی مسیر می پیماید، باید مورد توجه ویژه قرار بگیرد، آزاد اندیشی و هم اندیشی است. چیزی که بی تعارف به سختی توانسته یا حتی هنوز نتوانسته در میان گروهها و دسته ها جای بگیرد و بوضوح در جنبش سبز مردمی دیده شد که نشان از رشد و بلوغ این ملت دارد و موسوی در این باره مینویسد:
« در میان زیباییهای بسیاری که روزهای پیش از انتخابات را نورانی میکرد زیباترین پدیده جمع شدن مردمی از سلیقههای گوناگون گرداگرد هم بود. آنها برای آن که به این کار موفق شوند تفاوتها و تنوعهایشان را کنار نمیگذاشتند، بلکه به رسمیت میشناختند. کسی لازم نمیدید که برای شرکت در این یکرنگی هویت خویش را از دست بدهد و دیگری شود. در آن یگانهشدنها حظی وجود داشت که فطرتهایمان میپسندید. آن زنجیرههای سبز انسانی که شهرهای ما را فرا گرفت نمایشی تهی از حقیقت نبود. قرار نبود بعد از آن که از پل گذشتیم به سرنوشت یکدیگر اهمیت ندهیم و جانهایمان نمیخواست که پس از چشیدن طعم آن یگانگی از نو پراکنده شویم. چنین چیزی بدون تردید نشانهای از طلوع بزرگی و رشد در حیات یک ملت است.»
موسوی در این بیانیه اعلام میکند که نباید از تحول و رشد ملت ایران هراس داشت بلکه باید این بزرگی را مبارک دانست و نشانههای بزرگی یک ملت را به صفاتی که از یک انسان رشید انتظار میرود تشبیه میکند. به اعتقاد موسوی اگر مردم علیرغم خشونت حاکمیت، اجرای قانون اساسی را اصل قرار داده به دلیل درایت و واقع بینی شان است نه اینکه خواسته شان را غیرقابل دسترس بدانند. درست مثل پدری که در دفاع از فرزندش با دوراندیشی و بدور از هیاهو از هزینه های بی دلیل جلوگیری میکند. وی با این نظر که انعطاف به نشانه وادادگی و عقب نشینی نیست جنبش را تا به امروز براساس عملکرد منطقی و مدبرانه مردم میداند.
گرچه این ایده به دفعات از سوی برخی مدعیان روشنفکری که خود و تفکرشان را ناجی ملت میدانند، مورد انتقاد قرار گرفته است اما برای ادامه و نتیجه بخشی این حرکت عظیم مردمی باید مورد توجه باشد.
در آخر این جمله را به یادگار از این بیانیه مهندس میرحسین موسوی دوباره مینویسم :
موسوی در این بیانیه اعلام میکند که نباید از تحول و رشد ملت ایران هراس داشت بلکه باید این بزرگی را مبارک دانست و نشانههای بزرگی یک ملت را به صفاتی که از یک انسان رشید انتظار میرود تشبیه میکند. به اعتقاد موسوی اگر مردم علیرغم خشونت حاکمیت، اجرای قانون اساسی را اصل قرار داده به دلیل درایت و واقع بینی شان است نه اینکه خواسته شان را غیرقابل دسترس بدانند. درست مثل پدری که در دفاع از فرزندش با دوراندیشی و بدور از هیاهو از هزینه های بی دلیل جلوگیری میکند. وی با این نظر که انعطاف به نشانه وادادگی و عقب نشینی نیست جنبش را تا به امروز براساس عملکرد منطقی و مدبرانه مردم میداند.
گرچه این ایده به دفعات از سوی برخی مدعیان روشنفکری که خود و تفکرشان را ناجی ملت میدانند، مورد انتقاد قرار گرفته است اما برای ادامه و نتیجه بخشی این حرکت عظیم مردمی باید مورد توجه باشد.
در آخر این جمله را به یادگار از این بیانیه مهندس میرحسین موسوی دوباره مینویسم :
حقیقت خانه خدا همان قلب اوست که برای همگان جا دارد و برای همه حق قائل است؛ حق زیستن، حق شنیدن، حق برگزیدن، حق اشتباه کردن، حق بزرگ بودن
2 نظرات:
haghe azad boodan, haghe ensan boodan va ensan-vaar zistan
هر گز از مرگ نهراسیده ام
اگرچه دستانش از ابتذال شکننده تر بود
هراس من باری همه از مردن در سرزمینی است که مزد گور کن از آزادی آدمی افزون باشد
ارسال یک نظر